به بهانه تولد فردوسی پور؛
من اگر دختر بودم قسم می خورم که هرگز زنش نمی شدم. یعنی با وجود 1353 سکه که سال تولدش باشد بله را به عاقد نمی گفتم. آدمی که هفته ای سه روز با بچه های تیم رسانه ها و نود، برود فوتبال سالنی و بقیه عمرش را هم از تلویزیون، فوتبال زنده و مُرده ببیند و هر فوتبالی را هم که ندید، بدهد برایش ضبط کنند که از دست ندهد، به جان خودم زن دادنی نیست!الان خاطرجمعام که نشسته یک گوشه و دارد با عشق ازلی-ابدیاش فوتبال، ورجه وورجه میکند. فوتبالی که معبد و کنیسه اوست. اگر من سادیسمِ نوشتن دارم، او نیز مازوخیسم فوتبال دارد. این همه مازوخیسم البته نوبرانه است و هر جایی و پیش هرکسی یافت مینشود جستهایم ما. شما هم لابد الان فکر میکنید که او بعد از آن تعلیقی که دچارش شده و آن همه گرفتاری در تعطیلی برنامه نود، اتومبیل کاروانش را راه انداخته و دارد از شمال میزند میرود جزایر قناری، از آنجا به کانبرا و از آنجا بهسمت ماسوله و دره دالاهو میپیچد که عقدههای این همه سال سفر نرفتن و فنای فوتبال شدن را جبران کند. اما اشتباه میزنید.
کد خبر: ۲۳۷۵۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۱۵